(قسمت هفتم)

 

همانطوری که در گذشته نوشتیم عدهای از ایرانیان به سبب جور و ستم ....

حکام و ملایان (هم چون این ایام ) راه دنیای ازاد را پیش گرفتند و به کشور ها

همسایه پناهنده تند و الزاما با زبان و اثار و فلسفی و سیاسی غرب اشتـــــا

شدند برخورد فرهنگ خرافاتی با فرهنگ متعقل اروپایی چاره ناپذیر بود

طبیعی بود که این تصادم بسود ملایان تبود زیرا دانشمندان ایرانی که رایحه

فرهنگاروپایی به مشام شان خورده بود با کلمات و الفاظ جدید سخن مــــــی گفتند

و گاهی بر روی کاغذ میاوردند که نه ملایان با این اصلاحات نو اشتا بودند و نه

پذیرفتن زبان اندیشه های نو انها بود شاهان قاجاریه طاهرا مستقل ولی عملا

در اجرای اوامربیگانگان در ایران قدم بر میداشتند دو دولت استعماری ان دوران

انگلیس و روس روز به روز نقوذ خود را در ایران توسعه میدادند پیشروان و ...

پیشاهنگان بیداری ایرانیان از ازادی و حقوق ملت (نه امت )صحبت میکردند

استبداد و خود کامگی حکام را به سختی مورد اتنقام قرار میدادند خواستار استقلال وطن

بودند الفاظی چون  دیسپوتیزم        و روولسیون  را بکار میگرفتند عقایـــــــد

متشرعین را به ریشخند می کشیدتد بر عقاید خرافی مذهبی میتازیدنـــــــد

بطور کلی ملایان را در مقابل سیوالات غریبه و تا اشتا خود به سر گیجه دچار

کرده بودند دلبستگی قشریون و ملایان سنت گرا از یک سوو جاذبهای که در تمدن

غربی برای تعداد معدودی از اشتایان با فرهنگ اروپایی وجود داشت از سوی دیگر تدریجا

و در طی زمان جامعه ایرانی را بین دو قطب مخالف تقسیم کرد این تضاد و دو گانگی را یکجا در شرح الزیاره سید کاطم رشتی

و تحفه الملوک سید جعفر کشفی روایات جن و ملایکه و احوال حورو غلمان

و دوزخ و بهشت به منرله واقعیات علمی تعلیم میشد و جای دیگر در اثار انتفادی

اخوندزاده و طالبوف و میرزا اقا خان کرمانی به عنوان محموعهای از خرافات

تا معقول مورد تخطیه قرار میگرفت از جمله کسانی که ایران را ترک کرد به

زندگی در خارج از ایران مجبور شدهو در مقابل سنت گرایی قد علم کرده بود

عبدالزحیم معروف به طالبوف تبریزی است که در جوانی برای کسب معاش به قفقاز

رفته و در انجا به سبب اشتایی به زبان روسی به اندیشه ها و اگاهی های

نو دست یافته بود طالبوف مسایل و مشکلات جامعه ایران را بخوبــــــــــــی

میشناخت و با درد های وطن اشنا بود به همین سبب وی در معنی ازادی

و حدود ان از فواید علم و  سیویلیراسیون و بالاخره هر چه میگوید و مینویسد

اصلاح معایب وطن است در پیرامون ملایان کشورش مینوسد

اکثر انان که در ایران هستند ملاکند محتکرند اشوب را دوست دارند غوغای

رجاله را میپسندند و صدای نعلین را می پرستند از سی تا پنجاه هزار تومان

دخل املاک سالانه دارند.    

بازاریان را این چنین توصیف میکرد و مینوسید تجار 

فجارند جز ترویج فروش مال اجابت ( اشاره به نفوذ اقتصادی استمعارگران 

است )یا انبار کردن حبوبات از این طبقه فایدهای به حال ملت نیست

  وی دور از میهنش ایران به هم میهنانش اندرز میدهند و چون مصلحی دور اندیش به هم میهنانش

وصیت میکند         امیدوارم که به زودی تمام پراکندگان وطن پناهندگان در 

غربت باز به ایران بر گردند و در عوض مجادله و قتال در خط اعتدال کار بکنند یعنی خار بخورند و بار 

ببرند و کشتی مشرف به غرق وطن را به ساحل تجات بکشند بدیهی است تا پریشان نشود 

کار به سامان ترسد عجب است که ایرانیان برای ازادی عقاید جنگمی کنند ولی هیچ کس

به عقیده دیگری وقعی نمیگذارد سهل است اگر کسی اظهار رای و عقیده نمایید 

متهم وواجب القتل  مستبد ایمان ۱ذست خود پسند نمیدانم چه و چه نامیده می شود   


     مطالب مرتبط