آنتونی هاپیکینز

آنتونی هاپیکینز
« فیلیپ آنتونی هاپکینز » ساعت 9 صبح آخرین روز از سال 1937 در
منطقه ای نزدیک « پرت تالبوت »در جنوب ولز به دنیا آمد . مادرش
« موریل » و پدرش « ریچارد آرتور » نام داشتند . پدرش مردی قوی و خود
ساخته بود و با آموخته هایش از پدر بزرگ یک مغازه نانوایی را در پرت تالبوت راه اندازی کرد و خانواده را نیز برای زندگی به اتاقی بالای همین مغازه آورد . آنتونی در کودکی با مادربزرگ مادری و همچنین پدرش روابطی صمیمانه
داشت . او پسر حساسی بود و تنهایی و انزوا را بر بازی با کودکان دیگر ترجیح
می داد . آنتونی به نقاشی ، طراحی و نواختن پیانو علاقه داشت . او در مدرسه نمرات خوبی به دست نمی آورد : « دانش آموزی ضعیف و غیر اجتماعی بودم . فکرم کار نمی کرد . نمی دانم در دوران مدرسه چه کردم . شاید به همین دلیل بازیگر شدم . « حتی در مدرسه به او لقب هاپیکینز بی عقل » دادند . نتایج بد او
در مدرسه « سنترال » پرت تالبوت موجب شد که والدینش به امید پیشرفت
تحصیلی ، او را به مدرسه ای شبانه روزی در « وست مانماوث» بفرستند .
اما پس از پنج ترم ناموفق ، از آنجا نیز خارج شد . آنتونی علاوه بر هنر و
موسیقی به بازیگری نیز علاقه داشت . او هر هفته حداقل دو بار به سینما
می رفت .
« همفری بوگارت » ، « جیمز کاگنی » و « جک پالانس » بازیگران محبوب
او بودند . اما بازیگری که انگیزه آنتونی هاپکینز را برای ورود به سینما بیشتر
کرد « ریچارد برتون » بود . برتون نیز از کشور ولز به بالاترین حد شهرت و محبوبیت رسیده بود و حالا آنتونی می پنداشت : « اگر او توانست ، چرا
من نتوانم . » آنتونی که در پی گرفتن یک امضاء از ریچارد برتون بود با دیدن
پی گرفتن یک امضاء از ریچارد برتون بود با دیدن اتومبیل اسپورت و گران
قیمت او انگیزه های بیشتری به دست آورد تا به وادی بازیگری گرایش پیدا کند .
از این رو به کلاس های بازیگری رفت و در دانشکده موسیقی و تئاتر
« کاردیف» ثبت نام کرد .
آنتونی پس از اتمام تحصیلات ، شغلی در « شورای هنرها » به دست آورد .
آنگاه وارد توپخانه ارتش شد و مدت دو سال کار تایپ انجام داد . پس از آن در بسیاری از تئاترهای محلی بازی کرد . تنهایی و مردم گریزی از او شخصیتی
خاص ساخته بود . در سال 1965 از سوی اسطوره بازیگری بریتانیا « لارنس الیویه » برای بازی در تئاتر ملی دعوت شد . آنتونی با نقش آفرینی های تأثیر
گذار خود در تئاتر ملی از جمله نقش « آندره» در نمایش « سه خواهر » نوشته
« آنتوان چخوف » به شهرت رسید . نقطه عطف این سالها نیز برای بازی در نمایش « رقص مرگ » بود که تحسین همه منتقدین و از جمله لارنس الیویه را برانگیخت .
اولین تجربه سینمایی آنتونی هاپکینز با فیلم « اتوبوس سفید » محصول 1966
شکل گرفت .
مطالب مرتبط
- مشاهیر سینما
- دانشنامه ی فرابنفش
- فرابنفش را ویرایش کنید!
- مجموعه ی تخصصی فرابنفش:/فراموزیک/فرافیلم/فراعکس/فراکامپیوتر/فراهکر/فرالینک/