اختلاف بازیگری در ایران و (مثلا) هالیوود
در ارزیابی یک فیلم (اگر ارزش ارزیابی را داشته باشد) اولین موردی که به چشم می آید و قابلیت نقد دارد ، مقوله بازیگری در آن فیلم است . بازیگری رکن اول هر فیلم داستانی ایی به شمار می رود و به تعبیری می توان گفت که تمام ارکان فیلم در نهایت از کانال بازیگری جلوه میکنند. از همین روست که شاغلین این حرفه (به فراخور سطح و جایگاه هنری و گیشه ایی که دارند) بیشترین دستمزد را در شاخه سینما دریافت میکنند و بیشترین متقاضی کار را نیز دارند! حال از این منظر که بگذریم ، همانطور که همگان در فوتبال صاحب نظرند و خود را در سطح مربیان برجسته دنیا می دانند (!) رویه ارزیابی های متداول سینمایی نیز مستثنی از این قائده و قانون نیست! یعنی تمام افرادی که زیادتر از معمول «فیلم» می بینند (اگر هم سواد تکنیکی و آکادمیک سینمایی نداشته باشند و در هیچکدام از زمینه های فنی فیلم نیز نتوانند اظهار نظر کنند) در بخش بازیگری فیلم خود را منتقد و صاحب نظر می دانند ، حال آنکه اساسا بحث بازیگری برخی از فیلمهای «خارجی» اساسا پوچ و خارج از عقل است! البته مقصود توهین به کسی نیست ، لیکن با اندکی تامل می توان فهمید تنها بخشی از این مقیاس منطقی است و مابقی قیاس مع الفارق است و بس!
«عزت الله انتظامی» تعریف می کند که هنگام فیلمبرداری فیلم چمدان (به کارگردانی مرحوم مهدی مقدم) بازی می کرده که در یکی از صحنه های فیلم مرحوم «مهدی مقدم» به بازی «انتظامی» خورده گرفته و برای در آوردن حس بازی آن صحنه بازی «مارلون براندو» را مثال می زند. «عزت الله انتظامی» در آن هنگام به حرمت «مقدم» حرفی نمی زند ولی بعد ، طی یک مصاحبه مبحثی را طرح می کند : « اصولا اینکه یک بازیگر ایرانی بخواهد طبق فرمول یک بازیگر هالیوودی عمل کند کار اشتباهی است. بازیگری در هر فیلمی با توجه به فرهنگ اجتماعی جایی است که فیلم در آن ساخته می شود. آمریکایی ها در برخوردهای متداول و روزانه خود آدمهای عقل گرایی هستند ، خشک به نظر می رسند و رفتار آرام و با تماءنینه ایی دارند حال آنکه ایرانی ها اصولا احساساتی ، هیجانی و بارفتارهای عصبی و ... »
شاید تا اینجای مطلب به منظور نظر این حقیر پی برده باشید. شاید بازی هندی ها در فیلمهایشان مقداری اغراق آمیز به نظر برسد ولی این ماجرا ریشه در فرهنگی دارد که بی نهایت از ایرانیان احساساتی تر است. شاید رفتار بازیگران فیلمهای هالیوودی سنگین و با متانت به نظر بیاید ولی یقینا این موضوع ریشه در فرهنگ جامعه آمریکا دارد. حال این سوال طرح می شود که وقتی کسی (از اطرافیان ما که زیاد هم فیلم نگاه می کند) از بازی «کرک داگلاس» یا «ژان رنوآر» تعریف کند ، آیا می تواند پاسخ دهد که این ارزیابی را با چه معیاری انجام داده و یا اینکه اگر قیاسی بوده با چه مقیاسی صورت پذیرفته !؟! اگر تا آخر این بررسی پیش برویم فقط در یک نقطه به نظر این افراد می توان وقع نهاد و آن این جا که ازیابی این افراد با یک معیار انسانی صورت پذیرفته باشد! که در این حالت (شاید بتوان احساس انسانی بایگران آن فیلم را به نحو احسنت گرفت) نمی توان نقد دقیق و عمیقی از بازیگری ایشان به صورت فنی ارائه داد.
در رابطه با این گونه نقدها (بر فرض دقیق و فنی بودن آنها) فقط و فقط دو نوع حالت وجود دارد: اول اینکه منتقد به نقد منتقدان خارجی که همان فرهنگ را دارند اقتدا می کند که در این صورت بازیگرانی را می بیند که آنان می بینند و در حالت دوم شخص منتقد عرصه بازیگری خود چند سال در همان فرهنگ و جامعه زندگی کرده باشد ...
البته لازم به ذکر می دانم که عرض کنم این مقاله می توانست یک متن دقیق و عمیق با فصل بندی های مختص به خود باشد که چه بسا در چند پست طرح شود ... امیدوارم از آنجایی که به دلیل رعایت حوصله خوانندگان محترم سعی در خلاصه نویسی مطلب داشتم ، موضوع بحث را زخمی و ابتر نکرده باشم.