( قسمت هجدهم)

انقلاب مشروطیت نتیجه و حاصل چند صد سال فرهنگملایی در ایران بود

فرهنگی که به سبب مبانی سست و پوشالی اش نتیجه ای جز انحطاط و سقوط چیز دیگری از ان انتظار نمی رفت

به تصدیق و تا یید همه دانشمندان و ایران شناسان کشور قاجاریه در همه زمینه های فرهنگی نه تنها ترقی و نکاملی

حاصل نکرد بلکه به تدنی و سقوط کشیده شد در همه بخش های فرهنگی

مانند مذهب اخلاق ادبیات هنر تعلیم و تربیت حقوق سیاست معماری و

تجارت و غیره هیچ گونه تلاش قابل دکری دیده نمیشود فرهنگی که به علت

سرشت بیمارو فرسوده اش از حل مسایل و مشاکل سیاسی و اقتصادی

دنیا نو و طبیعتا جامعه ایرانی تانوان بود جنبش مشروطیت ایران انقلابی بود

برعلیه قدرت روحانیونی که در چنبره نادانی جهل و ظلم گرفتار شده بودند انقلابی بود

بر علیه حکام مستبد و خونخواری که خود را در اختیار استمارگران و بیگانکان

گداشته بودند

انقلابیون و ازادخواهان ایرانی برای براندازی این بساط کهنه و مستبد و بر پا

ساختن یک جامعه نو و متعقل قیام کردند بهمین سبب ماهیت و سرشت

انقلاب مشروطه ایران بنا به گفته ها و نوشته های مجتهدین و ملایان ان دوران با اساس مذهب رایج و

دستورات فقهی ان در تضاد بود زیرا انچه را که از زبان ازادیخواهان می شتیدند

و یا در نوشته های انان میخواندند نه تنها با اصول شرع موافقتی نداشت بلکه

در تضاد و مغایرت کامل بود کنگاش و جستجوی انها در کتب حدیث و استناد انان

به ایات قران برای رد ویا قبول فکر مشروطه خواهی خود دلیل روشنی بر عدم شناخت

روحانیون از فلسفه مشروطیت و دوری انان از عقل گرایی و تفکر تاب فلسفه

اجتماعی جنبش مشروطیت بشمار میرود روحانیون با دو اصل مهم تمدن

بامبانی علمی دنیای جدید مخالف بودند بنظر انها این گونه موسسات مخالف

شرع و ضربت غیر قابل جبرانی را به قدرت روحانیت وارد میساخت هر چه در

اثار فقهای اولین و اخرین برای فهم این دگرگونیها و نو اوریهای ازادیخواهان

می تند جمله ای و یا گفته ای بر تایید افکار نو نمی یافتند در متون مذهبی

دست اول هیچگونه مطلبی در پیرامون ازادی اندیشه تاسیس مجلس قانون

گذاری حدود قدرت دولت و فرد نبافتند پس نتیجه میگیریم که روحانیون به علت

اندوخته های مذهبی سنتی خود نمیتوانستند با فکر دموکراسی که مخالف

اصل شرعی تقلید است و طبیعتا با قکر حکومت مشروطه موافقت داشته

باشند


مطالب مرتبط

< body>